امنیت روانی در کودکان به معنی داشتن شرایط مناسب برای رشد ذهنی و شخصیتی است. این امر به معنی دور بودن آنها از انواع آسیبهای احتمالی فیزیکی و یا روان شناختی است. کودک باید بتواند در فضای خانواده یا در اجتماع بدون ترس از بروز هر نوع آسیب حضور داشته و از آنها لذت ببرد.
باید گفت که اگر کودکی از امنیت روانی لازم برخوردار باشد، میتواند در زمینههای مختلف و نیز در حوزههای مختلف زندگی، رشد بهتری داشته باشد.
در زمانی که حس عدم امنیت روانی در کودکان وجود دارد، فعالیتهای ارتباطی آنها محدود میشود. امکان دارد کودک دچار اضطرابهای مختلف، افسردگی و مشکلات مختلف روان شناختی میشوند.
بایداشاره نمود که احساس نا امنی و تأثیرات آن، فقط در سطح کودکی باقی نمیماند. اگر فردی در دوران کودکی احساس نا امنی شدیدی کند، این امر باعث میشود که وی نتواند متناسب با سن اش رشد کند. به مرور این فرد در بزرگسالی با چالش بزرگی مواجه خواهد شد.
عدم وجود امنیت روانی میتواند آسیبهای متنوعی برای کودکان ایجاد کند. انتظار داریم کودکان در دوران کودکی از عهده تکالیف وابسته به سنشان برآیند. این تکالیف امکان ارتباط با اطرافیان، داشتن تفکر خلاق و جست و جوگر و استفاده از توانمندیهای ذهنی برای کسب دانش، ایجاد ارتباط است.
اگر عدم احساس امنیت اتفاق بیفتد، در موفقیت کودکان در برآوردن این چالشها تأثیر میگذارد. همچنین رشد آنها را چه به لحاظ جسمی و چه رشدی و عاطفی به تأخیر و یا بن بست میاندازد.
بیاعتمادی و ناامنی علل عدم امنیت روانی در کودکان
محرومیت از والدین
پس از انکه کودک دلبستگی نزدیک با کسی را پیدا کرد؛ هر گونه جدایی طولانی مدت آثاری منفی برای وی در برخواهد داشت. هرچه دوره ی جدایی بیشتر باشد این آثار مشخص تر خواهند بود.
این کودکان به کناره گیری و انزوا طلبی دچار میشند، حال و هوای بیروح پیدا میکنند و در نشان دادن عواطف گرم و دوستانه ناتوانند. نکته مهم این است که گرچه برخی از کودکان نزد والدینشان بزرگ میشوند اما چون والدین نمیتوانند نیاز انان به عشق، مراقبت، ملاطفت و محافظت از اسیب را برآوردند، به اندازه ی کودکان محروم از والدین دچار ناامنی میگردند. والدینی که کودک شیر خوار را نمیخواهند او را طرد می کنند یا از او مراقبت کافی به عمل نمیاورند.
درگیری در خانواده
علت دیگر احساس ناامنی، مراقبت شدن توسط والدینی عصبی، مضطرب و تحریک پذیر است. والدین باید بدانند که نزاع افراد خانواده با یکدیگر سبب آشفتگی کودک میشود. خصوصا اگر نزاع تکراری و خشونت آمیز باشد انان روز به روز مضطرب تر میشوند.
تجارب هولناک
آثار تجربهی هولناک معمولا موقتی است، مگر آنکه که تجربه کاملا تکان دهنده باشد .
انتقاد
عدم پذیرش و انتقاد مکرر ممکن است که کودک را از خود نامطمئن کند. برخی والدین به فرزندان خود نشان میدهند که از انها ناراضی و یا حتی متنفرند.
حمایت مفرط
والدینی که خود انباشته از اضطراب هستند، آنها را در انجام دادن فعالیتهایی که در آن احتمال خطر میرود مجاز نمیکنند. این کودکان در آینده ممکن است از تصمیم گیری و انجام مستقلانه امور بیم ناک باشند، که عملا به عنوان بزرگسالانی مستقل با مشکل روبرو گردند.
آسان گیری مفرط
یکی از علل اصلی احساس نا امنی در کودکان، احساس گناه و اضطرابی است که از رفتاری که مرتکب شدهاند به وجود آمده است. کودانی که بدون توجه به خوبی یا بدی کاری مجاز به انجام آن هستند آمادگی کافی برای مواجهه با ناکامیها و ناامیدیهای زندگی را نخواهند داشت؛ چون منضبط نشده و یاد نگرفته اند که دیگران را ملاحظه کنند.
ـنها افرادی خودخواه و پر توقع میشوند که دیگران به دلیل رفتار خود پسندانه از انان بیزارند . آنان از اینکه دیگران مانند والدینشان به آنها آسان نمیگیرند گیج شده و روز به روز از عدم امکان موفقیت در روابط اجتماعی بیشتر بیم ناک میشوند.
عدم دلبستگی مطمئن و عدم امنیت روانی در کودکان
پژوهشها نشان میدهد که ناکامی در شکل دادن دلبستگی مطمئن در ماههای اول زندگی میتواند تاثیر منفی بر روی رفتارهای دوران کودکی و نیز بزرگسالی داشته باشد.
کودکانی که اختلال استرس پس آسیبی و اختلال اضطراب جدایی و اختلال دلبستگی واکنشی، برایشان تشخیص داده شده است، غالبا دچار مشکلات دلبستگی هستند. این امر ممکن است احتمالا به خاطر بد رفتاری و غفلت یا آسیبهای دوران اولیه کودکی باشند.
مطالعات نشان میدهد که کودکانی که بعد از سن شش سالگی به فرزند خاندگی در آمده اند در معرض خطر بیشتری قرار دارند. این اختلال باعث ناراحتی بالینی قابل توجه یا نقص در عملکرد اجتماعی و تحصیلی یا سایر زمینه های مهم عملکرد خواهد شد.
بیشتر بخوانید: