[smartslider3 slider="2"]

چه ارتباطی بین رسانه‌های دیجیتال و افسردگی وجود دارد؟

رسانه‌های دیجیتال و افسردگی

در این مقاله به بررسی ارتباط بین رسانه‌های دیجیتال و افسردگی از گذشته تا کنون می‌پردازیم. امروزه نگرانی‌های فزاینده‌ای در مورد تأثیر فناوری‌های دیجیتالی بر سلامت عاطفی کودکان به ویژه در مورد ترس، اضطراب و افسردگی وجود دارد. در این گونه بحث‌ها همیشه دو دسته‌ی اضطراب و افسردگی با هم مورد بحث قرار خواهند گرفت، زیرا همپوشانی علائم قابل توجهی در بین آنها وجود دارد.

بسیاری از تحقیقات گذشته تأثیر رسانه‌های سنتی (تلویزیون و فیلم‌ها) بر ترس‌های حاد کودکان را بررسی کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که این امر می‌تواند منجر به اضطراب و اختلالات مربوط به خواب شود.

ما در این مقاله بیشتر به ماهیت تعاملی رسانه‌های جدیدتر به ویژه رسانه‌های اجتماعی و تأثیر آنها بر اضطراب و افسردگی می‌پردازیم. تحقیقات ارتباط بین رسانه‌های دیجیتال و افسردگی را تأیید می‌کند.

اگرچه شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده بیشتر از رسانه‌های الکترونیکی با علائم افسردگی مرتبط است. شواهدی نیز وجود دارد که ماهیت اجتماعی ارتباطات دیجیتالی می‌تواند در برخی شرایط برای بهبود خلق‌وخو و ارتقای استراتژی‌های ارتقاء سلامت استفاده کرد. در مقاله افسردگی در کودکان چگونه بروز میکند؟ بیشتر در این مورد بخوانید.

پیامدهای محتوای رسانه‌های سنتی( تلویزیون )

نظرسنجی‌های مربوط به دهه 1930 نشان داده است که بخش قابل توجهی از کودکان واکنش‌های ترسناک شدید را نسبت به جنبه‌های مختلف محتوای رسانه‌ها به ویژه فیلم‌ها، درام‌های تلویزیونی و اخبار تجربه می‌کنند. مطالعات همبستگی ارتباط بین میزان مشكلات مشاهده و خواب و گزارشات گذشته نشان می‌دهد كه علائم شدید و ترومای ناشی از قرار گرفتن در معرض رسانه در كودكان و نوجوانان شایع است.

تفاوت‌های رشدی تأثیر مهمی بر آنچه ترسناک است و راهکارهای کاهش ترس‌های ناشی از رسانه موثر است. پیامدهای بد قرار گرفتن در معرض موادی که برای کودک در یک مرحله رشدی خاص ترسناک است می‌تواند چشمگیر باشد.

اغلب آرام کردن کودکی که از برنامه یا فیلم بسیار ترسیده است دشوار است و در نتیجه از دست دادن خواب و افزایش سطح اضطراب می‌تواند مشکلات جسمی، شناختی و احساسی ایجاد کند. بنابراین، تلاش برای محافظت از کودکان در برابر محتوای نامناسب ضروری است.

کنترل احساسات و ارتباط آن با رسانه‌های دیجیتال و افسردگی

نوجوانان ممکن است به دنبال حواس پرتی دیجیتالی از اضطراب یا احساسات ناراحت کننده رنج ببرد و از بروز رفتارها و تجربه کردن احساسی جلوگیری کنند. کنترل احساسات یک مهارت مهم است که در دوران کودکی و نوجوانی ایجاد می‌شود. افراد در این سن یاد می‌گیرند که با احساسات قوی و ایجاد فرایندهای نظارتی با آنها کنار بیایند.

یک نظریه روانشناختی می‌گوید که کنترل هیجان جزء اساسی سلامت روان است و مشکلات مربوط به بروز آن ویژگی بارز انواع اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی است.

اضطراب اجتماعی و افسردگی ناشی از عدم تعامل اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی یک بیماری روانی است که با ترس از خجالت یا تحقیر نمایان می‌شود و منجر به اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی می‌شود. این اختلال با عملکرد اجتماعی و شغلی تداخل دارد و خطر سوء مصرف مواد و خودکشی را افزایش می‌دهد.

ارسال پیام کوتاه و ایمیل توسط برخی افراد نسبت به تعاملات رو در رو برای برخی از انواع تماس‌ها ترجیح داده شده است. این افراد مستعد ابتلا به اختلال اضطراب اجتماعی هستند.

جایگزینی رسانه‌های دیجیتال به جای ارتباطات بین فردی برای جلوگیری از موقعیت‌های ترسناک، ممکن است در طول زمان به صورت چرخه‌ای تقویت شود و علائم و شدت اختلال اضطراب اجتماعی را بدتر کند.

نوجوانان با تعاملات مجازی آسیب‌های اجتماعی خود را تشدید می‌کنند. اگر نوجوانان ترجیحاً به دنبال تجربیات آنلاین نسبت به تجربیات شخصی باشند، علائم اضطراب اجتماعی می‌تواند در افراد آسیب پذیر، بدتر شود.

افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی وابستگی رو به رشد اینترنت به عنوان یک راه حل اجتماعی برای حذف تعاملات رو در رو را تأیید می‌کنند.

یک نظر ثبت کنید.

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهای مورد نیاز علامت گذاری شده است. *