هیچ وقت برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزند خود زود نیست! نوزادانی که تحت مراقبت والدین قرار میگیرند احساس امنیت و محبت میکنند. بنابراین، ارزشهای مثبت از همان مرحله شروع میشوند. از سوی دیگر، نوزادان با تقاضای زیاد برای محبت که مورد غفلت و نادیده شدن قرار گرفته میشوند، دچار سردرگمی شده و این امر به نوبه خود بر اعتماد به نفس آنها تأثیر میگذارد. تقویت اعتماد به نفس در کودک یکی از مهمترین نیازهای او بشمار میرود. در مقاله چگونه اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان را تقویت کنیم؟ و هفت نکته مهم برای ایجاد اعتماد به نفس در نوجوان بیشتر در این مورد بخوانید.
اگر کودک ارزش خود را پایین و کم میداند، این امر در رفتار او در مهد کودک و مدرسه نشان داده میشود. خطر ادامه این احساس منفی تا بزرگسالی نیز وجود خواهد داشت. مگر اینکه به آن توجه درستی شود. اعتماد به نفس ضعیف به صورت مشکلات رفتاری، ناتوانی در برقراری ارتباط مثبت با دیگران و حتی مسائلی در ارتباط با همسران آنها در ازدواج ظاهر میشود.
نکات تقویت اعتماد به نفس در کودک
1. بازی با کودک خود را به یک فعالیت روزانه تبدیل کنید.
شما میتوانید با بازی با فرزندان خود چیزهای زیادی بیاموزید. بدانید که این امر باعث بهبود رفتار آنها میشود. زمان بازی باید یک فعالیت معمولی یا بخشی عادی از فعالیت روزانه شما و فرزند شما باشد. به این امر به عنوان یک سرمایه گذاری ارزشمند در آینده آنها نگاه کنید. وقتی به کودکان اجازه میدهید بازیها را انتخاب کنند به آنها ارزشمند بودن را یادآوری میکنید. در این صورت است که کودکان تمرکز بیشتری خواهند داشت، بیشتر یاد میگیرند و در تقویت اعتماد به نفس آنها اثر زیادی خواهد داشت.
بازی به این معنی است که کودکان درباره خود، دیگران و جهان اطراف خود یاد میگیرند. کودکان از طریق بازی نحوه حل مشکلات و تقویت اعتماد به نفس را نیز میآموزند.
2. در آموزش فرزند خود شرکت کنید.
محیط آموزشی خوب در سالهای اولیه و پیش دبستانی، دو موردی هستند که نتایج شناختی و اجتماعی کودک را بهبود میبخشند. کارشناسان شواهد زیادی پیدا کردهاند که شانس زندگی خوب برای کودکان، بیش از همه بر رشد آنها در پنج سال اول زندگی استوار است. سابقه خانوادگی، تحصیلات والدین، فرزندپروری خوب و فرصتهای یادگیری و پیشرفت در آن سالهای سرنوشت ساز است.
بنابراین ورود والدین به آموزش کودک در خانه نقش مهمی در رشد فکری و اجتماعی او دارد. یادگیری خانوادگی همچنین برای کودک و والدین مفید است زیرا مهارتهای خواندن، نوشتن و محاسبه را توسعه میدهد.
باید به یاد داشت که اکثر کودکان دو مربی اصلی در زندگی خود دارند، والدین و معلمان خود. والدین مربی اصلی هستند تا زمانی که کودک به سن مدرسه برسد. مدرسه و والدین هر دو نقش مهمی را ایفا میکنند. بنابراین مهم است که روزانه یک ساعت منظم برای مطالعه با فرزند خود تعیین کنید.
3. کودک خود را تشویق کنید تا مهارتهای جدید را آموزش ببینند.
وقتی نوزاد بتواند اسباب بازی را در دست بگیرد یا کودک راه رفتن را شروع کند، این برای او یک دستاورد است. این مهارت جدیدی است که کودک آنها پرورش دادهاست و این اتفاقها اعتماد به نفس او را افزایش میدهد. شما میتوانید به فرزند خود فرصت یادگیری و تسلط بر مهارتهای جدید را بدهید. آنها را تشویق کنید تا بند کفش خود را ببندند، لباس بپوشند، بعد از غذا بشقاب خود را کنار بگذارند یا کتاب جدید بخوانند. این مهارتها به آنها حس انجام کار و موفقیت را میدهد.
زمانی پیش میآید که آنها دلسرد یا ناامید میشوند زیرا نمیتوانند کاری را انجام دهند. در این زمان شما به عنوان والدین نباید آنها را رها کنید، آنها را تشویق به انجام ادامه کار کنید. شما باید به آنها آموزش دهید که برای هر هدفی که میخواهند به آن برسند، پایبند باشند و سعی کنند دفعه بعد بهتر عمل نمایند. هربار که به هدفی دست یافتند آنها را ستایش کنید. اما فقط نتایج را تحسین نکنید، تلاش را نیز تحسین کنید. توسعه مهارتهای جدید به آنها کمک میکند نقاط قوت خود را بشناسند و با چالشها کنار بیایند.
4. آینه رفتار مثبت کودک خود باشید.
فرزند شما میتواند همان احساساتی را که شما احساس میکنید، احساس کند یا منعکس کند. بهترین روش برای آموزش رفتارهای خوب به کودکان، الگوبرداری از رفتارهای خوب والدین است. اشتراک گذاری، مهربانی، احترام گذاشتن و تحسین همه راههایی هستند که به فرزندان خود میآموزید که چگونه انتظار دارید رفتار کنند.
تصور کنید که شما یک آینه هستید و وقتی فرزند شما به آن نگاه میکند خود را میبیند. آنها کاری را که شما انجام میدهید انجام میدهند، زیرا شما الگوی آنها هستید. اگر میخواهید آنها بگویند لطفا و از شما متشکرم، به آنها نیز بگویید.
آنها کلمات و اعمال شما را کپی میکنند. کلماتی را که برای آنها و اطرافیان خود استفاده میکنید با دقت انتخاب کنید. قسم خوردن در مقابل فرزندتان این تصور را در او ایجاد میکند که قسم خوردن مشکلی ندارد. در مورد کتک زدن هم همینطور است.
اگر برای فرزند خود ارزش قائل باشید و او را همانطور که هست بپذیرید، او برای خود نیز ارزش قائل خواهد شد و خود را همانگونه که هست میپذیرد.
5. محبت و عشق والدین
والدین باید به فرزند خود عشق و محبت خویش را نشان دهند. این امر باید از زمانی که کودک نوزاد است، شروع شود. اجازه دهید کودک نوپای شما بفهمد که او را با ابراز محبت و با در آغوش کشیدن، بوسه و کلمات محبت آمیز دوست میدارید، با انجام این اعمال عزت نفس کودک را افزایش خواهید داد.
بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که عشق در رابطه والدین و فرزندان با نتایج مثبت برای کودکان مرتبط است. عزت نفس بالاتر، ارتباط بهتر والدین و فرزندان و مشکلات روانی و رفتاری کمتر با عشق و محبت والدین و کودک ارتباط دارد.
در مقابل، دریافت نکردن سطوح كافی از حمایت والدین میتواند احساس بیگانگی، ابراز خصومت و پرخاشگری، كاهش احساس اعتماد به نفس را تقویت كند.
6- به فرزند خود برچسب نزنید.
برچسبها خطرناک هستند. اگر به فرزند خود بگویید که آنها احمق هستند، شیطان هستند، خوب نیستند یا نمیتوانند کاری انجام دهند، آن را باور خواهند کرد. آنها به شما اعتماد دارند و آنچه را که به آنها میگویید باور میکنند. زیرا آنها هیچ چیز را بهتر از شما و حرف شما به عنوان والدین نمیدانند.
اگر هنوز میتوانید کلمات مضر را سالها پیش به شما گفته شده است را به خاطر بیاورید، آیا فکر نمیکنید که کلمات شما نیز در حافظه فرزندتان جا بیفتند؟ برچسبهای منفی میتواند عزت نفس کودک شما را از بین ببرد. به یاد داشته باشید، کلمات شما قدرتمند هستند، بنابراین آنها را عاقلانه در کنار فرزند خود استفاده کنید.
۷- به کودک اجازه ابراز احساسات دهید.
با بزرگتر شدن کودک، کودک تمایل دارد تا توانایی طبیعی خود را برای ابراز وجود از بین ببرد. وقتی ناراحت میشود و گریه میکند، به جای اینکه بفهمید مشکل چیست، به آنها می گویید: ساکت شو و گریه ات را متوقف کن. گاهی اوقات ممکن است عمدا این کار را انجام ندهید. بنابراین، به جای اینکه با آنها بنشینید و به آنها اجازه دهید احساسات خود را بیان کنند، درعوض عصبانی واکنش نشان میدهید.
خطر کنترل بیش از حد احساسات کودک این است که ممکن است احساسات خود را سرکوب کند. آنها همچنین ممکن است باور کنند که احساسات آنها ارزشمند نیست. آنها میتوانند در نهایت احساس بیارزشی کنند. این احساس ممکن است با رشد آنها به بخشی از زندگی آنها تبدیل شود.