وابستگی کودکان به والدین (مخصوصا مادر) در سه سال اول تولد طبیعی است. این نوعی احساس غریزی برای بقاء است و کودک با توجه به نیاز جسمی و روحی اش، به حضور والد در کنار خود احتیاج دارد. اما گاهی این وابستگی، در سال های بعدی نیز ادامه پیدا می کند. یا در همان سال های اولیه، سطح وابستگی کودک به هیچ وجه طبیعی نیست.
این مساله (وابستگی افراطی به والدین) از شایع ترین اختلالات دوران کودکی می باشد که عواقب نامطلوبی را برای زوج ها و همچنین کودک به همراه خواهد داشت. در این مقاله در رابطه با اضطراب جدایی کودکان توضیح می دهیم و دلایل وابستگی افراطی کودک به والدین را بررسی می کنیم. همچنین راهکارهای موثری برای رفع این وابستگی معرفی می کنیم. با ما همراه باشید.
وابستگی افراطی در کودکان
وابستگی کودک به والد از حدود 8-6 ماهگی آغاز شده و تا 3 سالگی ادامه دارد. این موضوع کاملا طبیعی و غریزی می باشد. اما وقتی این مساله ادامه دار می شود و کودک علائم اضطراب جدایی دارد، باید به فکر راه حل باشیم. اضطراب جدایی می تواند تا حدی باشد که کودک بعد از جدایی از والدین، دچار شکم درد یا دردهای بدنی دیگر شود. کابوس دیدن، حالت تهوع و افسردگی از دیگر نشانه های اضطراب جدایی شدید در کودک می باشند.
هر چه دیرتر نسبت به رفع وابستگی کودکان اقدام کنید، الگوی اجتماعی و شخصیتی کودک ضعیف تر شکل می گیرد. افراد وابسته، معمولا شخصیتی مضطرب تر نسبت به هم سالان خود دارند و سریع تر دچار افسردگی می شوند. پرخاشگری در کودکان وابسته نسبتا زیاد به چشم می خورد. این کودکان معمولا در بزرگسالی نیز، رفتاروابستگی را با خود به همراه دارند. این افراد برای ماندن در یک رابطه، هزینه مالی، احساسی و زمانی زیادی خرج می کنند و ماندن در یک رابطه سمی را به جدایی ترجیح می دهند.
برای اینکه وابستگی را در فرزندتان رفع کنید باید از 8-6 ماهگی کودک را به جدا شدن از مادر (حتی برای زمان کوتاه) عادت بدهید. هر چه دیرتر اقدام به انجام این کار کنید، رفع وابستگی سخت تر خواهد بود. پدرها در این دوره می توانند کمک زیادی به رفع وابستگی کودک داشته باشند. از آنجایی که کودک از زمان جنینی، ارتباط عاطفی جدی تری با مادر دارد، وابستگی اش به مادر بیش تر می باشد. اگر پدرها بتوانند علاقه فرزند را به دست بیاورند، کودک راهی برای کم کردن وابستگی به مادرش پیدا می کند و توانایی مدیریت احساساتش را به دست می آورد.
دلایل اضطراب جدایی در کودکان
برای اینکه بتوانید وابستگی کودک را رفع کنید، باید ابتدا دلیل وابستگی را بدانید. اضطراب از جدایی به دلایل مختلفی در افراد رخ می دهد. برخی از مهم ترین دلایل این مساله، موارد زیر می باشند:
- گاهی اوقات اضطراب تنهایی دلیل بیولوژیکی و ژنتیکی دارد و فعالیت دستگاه عصبی کودک، باعث ایجاد احساس وابستگی شدید می شود.
- ویژگی های شخصیتی کودک می تواند دلیل وابستگی او باشند. مثلا کودکانی که درونگرا یا خجالتی هستند، بیش تر در معرض وابستگی شدید به مادر یا پدر خود قرار می گیرند.
- والدینی که به کودک استقلال کافی نمی دهند، باعث می شوند که کودک حتی در سنین بالاتر، هنگامی که برای مدت کوتاهی از والدین خود دور است دچار اضطراب و استرس شود.
- روش تربیتی والدین و وابسته بار آوردن کودک، اضطراب جدایی را در کودک به وجود می آورد.
- کاراکتر والد (مادر یا پدر یا هر فردی که دائما در ارتباط با کودک است) بر شخصیت کودک تاثیر زیادی دارد. تحقیقات نشان می دهد که معمولا والدین مضطرب و نگران، به دلیل ترس های خودشان، کودک را همیشه نزدیک به خود نگه داشته و فرزند وابسته ای پرورش می دهند.
- محبت بیش از اندازه به کودک، باعث وابستگی کودک می شود. گاهی والدین با محبت افراط گونه، سعی می کنند که توجه کودک را بیش تر به خود جلب کنند. این موضوع باعث وابستگی در کودک می گردد.
- از دست دادن یکی از نزدیکان کودک (مثل پدر بزرگ یا مادر بزرگ) می تواند باعث شود که کودک دچار ترس از دست دادن والدین شود.
- روش تربیتی سخت گیرانه می تواند کودک را وابسته کند. کودک در این شرایط دائما ترس از خرابکاری دارد و برای جلوگیری از توبیخ شدن، برای انجام کارها به والدین وابسته است.
علائم و نشانه های وابستگی نگران کننده کودکان
وابسته بودن در کودکان یک ویژگی طبیعی است. اما اگر این موضوع از حد اعتدال خارج شود، بهتر است که نسبت به رفع آن سریع تر اقدام کنید. اگر نتوانیم اختلال اضطراب از جدایی را در فرزندمان مدیریت کنیم، این اختلال به حدی اوج می گیرد، که در دوران مدرسه و زندگی بزرگسالی وی تاثیر می گذارد.
مهم ترین علائم وابستگی غیر عادی کودکان عبارتند از:
- کودک، بودن کنار والدین (در خانه) را به بازی کردن و خوشگذرانی (در بیرون از منزل) ترجیح می دهد.
- این کودکان زمانی که حس کنند والدین به کار دیگری مشغول بوده و به وی توجهی ندارند، دائم به دنبال جلب توجه والد می باشند. برای مثال سوال های زیادی می پرسند تا توجه والد را به خودشان معطوف کنند.
- وابستگی زیادی به والدین دارند و برای هر کار کوچکی از مادر یا پدر کمک می خواهند.
- در صورت جدا کردن محل خواب (در اتاق جدا از والد)، دچار بی خوابی شده و حتی تا صبح نمی خوابد.
- در جمع مضطربند و در مهمانی ها از آغوش مادرشان جدا نمی شوند.
- معمولا کابوس این را می بیند که والدینش او را ترک کرده اند.
- اضطراب جدایی می تواند با علائمی مثل گریه بدون توقف، جیغ زدن، سر درد، شکم درد، استفراغ و حالت تهوع همراه باشد.
راهکارهای کاهش وابستگی کودکان
اگر فرزند شما به اضطراب جدایی مبتلا است، نیازی به نگرانی نیست. اگر کودک سن کمی داشته باشد، می توانید با راهکارهایی، این وابستگی را در او کاهش دهید.
برای رفع وابستگی کودکان، جدا شدن را تمرین کنید.
برای اینکه وابستگی کودک کم تر شود، باید تمرین جدا شدن را شروع کنید. برای این کار بعضی اوقات کودک را به منزل یکی از نزدیکان (از جمله مادر بزرگ) بفرستید. این کار را وقتی انجام دهید که کودک مریض یا بی حال نباشد. چرا که لازم است که کودک بفهمد، در شرایط نیاز همیشه کنارش هستید.
به هیچ عنوان هنگام جدا شدن از کودک، مراسم خداحافظی برگزار نکنید. کودک را برای بهانه گیری هایش دلداری ندهید. در عوض از اتفاقات خوشحال کننده ای که در منزل مادر بزرگ، در انتظار اوست بگویید. ابتدا این کار را هر دو هفته یک بار انجام دهید و در ادامه که وابستگی کودک کمتر شد، به هفته ای یک بار افزایش دهید.
هنگام جدا شدن از کودک، خیلی خلاصه به او توضیح دهید که برای چه کاری او را ترک می کنید و به او اطمینان دهید که بعد از تمام شدن کارتان، بلافاصله پیش او برمی گردید. این کار شما باعث می شود که کودک بداند به زودی شما را می بیند و جای نگرانی وجود ندارد.
اعتماد کودک را جلب کنید.
اگر قرار است جایی بروید و به کودکتان می گویید که قبل از ناهار (یا هر زمان دیگری) بر می گردید، حتما سر قولتان بمانید. در این صورت کودک به شما اعتماد می کند و در نبود شما کمتر بهانه گیری می کند.
اگر فرزندی دارید که تحمل دوری تان را ندارد، زمانی که او خواب است یا حواسش نیست، به آرامی منزل را ترک نکنید. بهتر است وقتی کودک را در منزل، کنار پدر یا خواهر و برادرش بگذارید، که او از رفتن شما خبر داشته باشد. با این کار کودک را نسبت به خودتان بی اعتماد نمی کنید. توجه داشته باشید که در صورت تنها گذاشتن کودک بدون اطلاع قبلی، فرزندتان دیگر به شما اعتماد نمی کند و بیش تر از قبل به شما می چسبد.
کودک را درک کنید.
کودک برای ترس هایش دلیل دارد؛ حتی اگر این دلایل از نظر ما منطقی نباشند. خوب است که در هر شرایطی فرزندتان را درک کنید و درباره احساساتش از او سوال بپرسید. گاهی اوقات با توضیحات ما، کودک به ترس هایش غلبه می کند. پس صحبت کردن با فرزندتان را در برنامه روزانه تان جای بدهید.
به هیچ وجه کودک را به خاطر وابستگی یا جمع گریز بودنش سرزنش نکنید. سرزنش کردن کودک، به خصوص در جمع، باعث می شود که اعتماد بنفس کودک پایین بیاید و بیش تر از قبل، از حضور در جمع مضطرب شود. مباحث تربیتی را در زمانی که در منزل خودتان هستید و فرد غریبه ای حضور ندارد به فرزندتان منتقل کنید.
ممکن است گاهی فرزندتان در توجیه رفتارش دروغ بگوید. تشخیص دروغگویی در کودکان کار سختی نیست، اما بهتر است به او نگویید که متوجه بهانه آوردنش هستید. در عوض با پرسیدن سوالات متنوع، کاری کنید که خودش متوجه اشتباهش شود.
کودک را تشویق کنید.
کودکتان را بابت قبول حرف هایتان تشویق کنید. مثلا اگر قبول کرد که کنار پدرش بماند تا شما به مطب دکتر بروید، برای او وسیله بازی یا خوراکی مورد علاقه اش را هدیه ببرید. یا حتی به صورت زبانی او را تشویق کنید. وقتی فرزندتان رفتار مستقلی انجام می دهد (مثلا وسیله بازی اش را جمع می کند یا در مهمانی با سایر کودکان دوست می شود، از او تعریف کنید. همین تعریف کردن های کوچک باعث می شوند که کودک سعی کند، کارهای مثبتش را تکرار کند.
به هیچ عنوان فرزندتان را با سایر کودکان مقایسه نکنید و ویژگی مثبت سایر کودکان را به فرزندتان گوشزد نکنید. مثلا به هیچ عنوان نگویید که “دیدی ماهان چه پسر شجاعیه و از تو اتاق خوابیدن نمی ترسه؟”. در عوض اگر فرزند شما حاضر نیست تنها در اتاقش بخوابد، به او بگویید “خیلی خوشحالم که پسر بزرگ و مستقلی شدی و می تونی تو اتاق خودت بمونی.”
روی رفتار خودتان کار کنید.
اولین الگوی زندگی هر کودکی خانواده اش است. کودکان دقت زیادی به رفتار والدین دارند و از رفتارهای آن ها الگو می گیرند. اگر شما فردی هستید که سریعا مضطرب می شوید و نگرانی تان در چهره تان مشخص است، طبیعی است که فرزند شما مضطرب بار بیاید.
اگر خود شما از جمله افرادی هستید که به همسرتان وابستگی زیادی دارید و نبود او باعث رنجش شما می شود، طبیعی است که این ویژگی را در فرزندتان نیز ببینید. در صورتی که رابطه پدر مادر با کودک پر از وابستگی باشد، طبیعی است که کودک نیز احساس وابستگی پیدا کند.
برخی والدین با اینکه دوست دارند رفتار فرزندشان تغییر کند، اما هیچ تلاشی برای رفع مشکل نمی کنند. خیلی طبیعی است که وقتی بخواهید کودک وابسته تان را از خودتان جدا کنید، به سادگی قبول نکند و به گریه کردن یا داد کشیدن متوسل شود. در این شرایط آرامش خودتان را حفظ کنید و تصمیم خود را عوض نکنید. بدترین کاری که والدین می توانند انجام دهند، باج دادن به کودک است. سعی نکنید با وعده اسباب بازی یا خوراکی کودک را از خودتان جدا کنید. با این کار کودک برای هر بار جدا شدن انتظار پاداش خواهد داشت.
نقش پدر در کاهش وابستگی کودک
معمولا وابستگی کودکان به مادرشان بیش تر از هر کسی است. پدرها در رفع اضطراب از تنهایی کودک، نقش مهمی دارند. هر چه بیش تر با فرزندتان وقت بگذرانید و با او بازی کنید، محبت کودک را بیش تر جلب می کنید. بهتر است گاهی اوقات با فرزندتان دو تایی به شهر بازی سر پوشیده یا پارک بروید. این باعث می شود که کودک از بودن کنار شما حس خوبی بگیرد و تنها شدن با شما را دوست داشته باشد.
در خانه با فرزندتان بازی کنید و سعی کنید مدتی توجه او را کامل به دست بیاورید. با او به دیدن برنامه کودک، خوردن خوراکی و… بپردازید. این کارها باعث می شود که کودک راحت تر از مادر جدا شود.
اتاق خواب کودک را به موقع جدا کنید.
یکی از گام های مهم برای رفع وابستگی کودک، جدا کردن محل خواب است. در یک سال اول به دلیل نیاز به مراقبت، بهتر است فرزندتان را در اتاق خودتان بخوابانید. اما بعد از آن کودک باید عادت کند که در اتاق دیگری غیر از اتاق والدینش بخوابد. این اولین تجربه جدی کودک در مستقل شدن است. با این کار می توانید زمینه جدایی های دیگر را نیز ایجاد کنید.
کودک را به مهد و کلاس بفرستید.
کودک وابسته شخصیت اجتماعی مناسبی پیدا نمی کند.. مهد کودک بهترین مکانی است که شما می توانید برای کم کردن وابستگی، فرزندتان را به آن جا بفرستید. به کودک توضیح دهید که مهد چقدر فضای جذابی است و او می تواند ساعت ها با دوستانش به بازی کردن بپردازد.
اگر فرزندتان حاضر نیست که بدون شما در مهد کودک بماند، روزهای اول می توانید کنارش بمانید تا با فضا ارتباط بگیرد. معمولا کودکان در عرض یک هفته با مهد کودک کنار می آیند. اما برخی کودکان که وابستگی بیش تری دارند یا دیرجوش و خجالتی هستند، به سختی با محیط مهد کودک یا کلاس ارتباط می گیرند.
اگر نتوانستید در سه سالگی کودک را مجاب کنید که به مهد کودک برود، در 3.5 سالگی و 4 سالگی این کار را تکرار کنید. اگر تمام این کارها را انجام دادید اما موفق نشدید، بهتر است که با یک مشاور صحبت کنید تا به شما در این زمینه مشاوره دهد.
از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.
اگر وابستگی کودکتان خیلی زیاد است و راهکارهای قبلی نمی توانند به شما در حل مشکل وابستگی فرزندتان کمک کنند، بهتر است از یک روانشناس کودک کمک بگیرید. فرزند شما باید قبل از رسیدن به 4-5 سالگی (رفتن به مهد کودک و پیش دبستانی) تا حدی مستقل شود. هر چه این زمان بیش تر طول بکشد، شما در آینده با سختی بیش تری مواجه خواهید شد.